نقد هیوا مسیح بر تعابیری که محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب «با چراغ و آینه» دربارهی احمد شاملو به کار برده، در شمارهی جدید فصلنامهی شعر «گوهران» منتشر شد.
به گزارش خبرنگار ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شمارهی 28 و 29 این فصلنامه، در پنج بخش «گوهریان»، «ویژهی شعر ناب»، «شعر ایران»، «شعر جهان» و «معرفی کتاب» منتشر شده است.
در بخش «شعر ایران»، نقد هیوا مسیح بر تعابیری که محمدرضا شفیعی کدکنی در کتاب «با چراغ و آینه» دربارهی احمد شاملو به کار برده، با عنوان «حاشیهای بر این سخن استاد در باب شعر احمد شاملو در کتاب «با چراغ و آینه»؛ شاملو این فرزند زنازادهی شعر و تغییر رتوریک شعر فارسی» درج شده است.
در بخشهایی از این یادداشت آمده است: «باز از خود میپرسم لحن عصبی و تند استاد کدکنی و این صفتبخشی دون شأن ایشان و شعر و شاعری و شاملو، برای چیست؟ چرا استاد دو بار این صفت مرکب را تکرار میکند: «فرزند زنازادهی شعر»، آن هم با این تأکید شگفتآور که :«ولی این حرفها را نه برای انتشار در جایی گفتم و نه ...» اما چگونه است که امروز رضایت به انتشار چنین حرفهایی دادهاند؟ گیرم در قالب نامه به دوستی ناشناس، از توکیو. تعارف نکنیم، چاپ این نوشته نشان از باور عمیق استاد به این سخن خود است، چرا که به ارادهی ایشان منتشر شده است. پس یعنی بخوانید و بدانید که شاملو چنین شاعری است؛ اگر چه ما او را در جایگاه بلندی میدانیم و میبینیم. بنده در کلِ آن مقاله و نامه که تکملهی همان بخش در کتاب با «چراغ و آینه» است، بحثی ندارم. اگرچه ممکن است اختلافنظرهایی هم داشته باشیم و چه بسا نظر بنده نزد استاد پشیزی هم نیارزد، ولی این صفت چیست که از زبان یکی از برجستهترین شخصیتهای فرهنگی کشور نقل میشود؟...
چیدمان این حرفها و حرفهای زیادی که در مجال این یادداشت نیست و در آن کتاب هست، در کنار هم و رسیدن به اینکه: «ولی این فرزند زنازادهی شعر فارسی» یعنی احمد شاملو و شعر شاملوست که همه چیز شعر فارسی معاصر را بر هم زده است و ... و باز اینطور فکر میکنم که نه. اشتباهی رخ داده است. این سخن استاد دکتر شفیعی کدکنی نیست. چشم را میبندم و این حرف دکتر کدکنی از ذهنم میگذرد:
- «کدام آدم باشرف و عاقلی میتواند منکر چنین استعداد و پشتکاری شود و اگر بشود، آیا آبروی خودش را بر باد نداده؟» ... و این بیت مولوی از خاطر گذشت:
گفت اگر آسان نماید این به تو
اینچنین آسان یکی سوره بگو
و این خیال که ای کاش در کنار آن سلیمان ادب فارسی، استاد کدکنی بودم و از خود ایشان میشنیدم این ماجرا را که چرا چنین؟! زیرا:
با سلیمان پای در دریا بنه
تا چو داوود آب سازد صد زره»
در بخش «شعر ایران» این فصلنامه همچنین نوشتارهایی از ابوالحسن نجفی و حسین پاینده منتشر شده است.
شمارهی جدید «گوهران» پس از یک سال و چند ماه وقفه منتشر شده است. پیشتر سعیده آبشناسان، سردبیر و مدیرمسؤول گوهران، دربارهی توقیف این نشریه به ایسنا گفته بود: «در زمان توقیف، هیچ دلیل رسمیای عنوان نشد و فقط گفتند که دیگر نباید این نشریه منتشر شود، در حالیکه این فصلنامه هیچ اخطاری در کارنامه خود نداشت.»
شمارهی 28 و 29 فصلنامهی «گوهران» در 192 صفحه با قیمت 6500 تومان منتشر شده است.
انتهای پیام